عکاسی به فرایند ثبت تصاویر به وسیله دریافت و ثبت نور برروی یک سطح حساس به نور، نگاتیو (فیلم) یا (سنسور الکترونیکی) گفته میشود.
الگوهای نوری بازتابیده شده یا ساطع شده از اشیا بر روی سطح حساس به نور
(هالوژن نقره یا سنسور)تأثیر میگذارد و باعث ثبت تصاویر میگردد
در
گذشته نه چندان دور عکاسی از اتاقک تاریک و لوازم و موادی بسیار ساده تشکیل
میشد. در حقیقت اتاق تاریک منجر به پیدایش عکاسی و دوربین عکاسی شد. اتاق
تاریک عبارت از اتاقی است بی هیچ پنجره. هیچ نوری به آن راه ندارد مگر از
طریق روزنهای که بر یکی از دیوارهای اتاق تعبیه شده. تصاویر یا
چشماندازهای روبروی روزنه به صورت وارونه بر دیوار روبرویش بازتاب
مییافت. بعضاً نگارگران از تصاویر بازتاب یافته به عنوان الگوی نقاشیشان
استفاده میکردند. بعدها این اتاق تاریک در ابعاد کوچکتر تبدیل شد به
دوربین عکاسی. یعنی در برابر روزنهای که وجود داشت ماده حساس به نور قرار
میدادند تا تصاویر بازتافته ثبت و ضبط شود. در روند تکاملی دوربین، از
عدسی و لنز در جایی که روزنه قرار داشت استفاده شد. مواد حساس به نور به
فیلمهای عکاسی امروزین تبدیل شدند که در انواع سیاه و سفید و رنگی
(نگاتیو) و اسلاید (پوزتیو) موجود است. نگاتیوها طی فرآیند دیگری در
آزمایشگاه (لابراتوار) به عکس تبدیل میشوند. این روند ادامه یافت تا با
پیدایش دوربین دیجیتال از حسگرهای حساس به نور به جای فیلم استفاده شد.
اما
امروز از صنعتی پیچیده برخوردار است که تنوع محصولات آن حیرت آور می باشد.
عکاسی موارد استفاده بسیار زیادی دارد. از جمله میتوان به عکاسی خبری
،علمی، تفریحی و ثبت خاطرات، ،مستند سازی اشاره کرد .
" دوربین سطوح حساس به نور و نور " ارکان سه گانه عکاسی اند که شناخت هر کدام از ضروریات فراگیری عکاسی به شمار میرود.
دوربین
دوربین یا همان اتاق تاریک اولیه مهمترین عامل عکاسی است که با کمک آن عکسبرداری انجام می شود. امروزه دوربین های عکاسی تنوع چشمگیری از لحاظ سیستم و شکل ظاهری دارند و هر روز به دامنه تنوع آنها افزوده می شود. اما با تمامی این اوصاف همگی آنها مشترکات زیادی دارند که با کسب شناخت کافی از این قسمتها می توان به راحتی با دوربین های گوناگون کار کرد.
طبقه بندی دوربین های عکاسی
اولین نوع طبقه بندی دوربینها، براساس قطع فیلم آنهاست. که شامل دوربینهای
قطع بزرگ ، قطع متوسط، قطع کوچک، مینوکس یا کارآگاهی و دوربین های خاصی می
شود.
دوربین های قطع بزرگ :حجم و وزن زیادی دارند و بیشتر در آتلیه
ها بر روی سه پایه استفاده می شود و آنها را دوربین های آتلیه ای می نامند.
با فیلمهای تک صفحه ای موسوم به فیلم تخت کار می کنند. فیلم های تخت در
ابعاد 9×6 سانتی متر تا اندازه های 40 ×30 نیز ساخته می شوند. در جعبه های
25 عددی بسته بندی می شود این فیلم ها را در تاریکی در محفظه ای به نام
شاسی قرار می دهند و پس از تنظیم دوربین، در محل شیشه مات گذاشته و پس از
عکسبرداری برداشته می شوند.
دوربین های قطع متوسط :کم حجم تر هستند در
فضاهای غیرآتلیه ای نیز کاربرد دارند. قطع فیلم این دوربین ها 120 است.
عرض فیلمهای 120، 5/61 میلیمتر و طول آنها ثابت است دوربین های مختلف تعداد
متفاوتی را با این فیلمها عکاسی می کنند چون کادر آن متفاوت است. فیلمهای
120، دور قرقره سیاهرنگ فلزی یا پلاستیکی همراه با نوار کاغذی که داخل آن
سیاهرنگ است پیچیده شده اند.
دوربین های قطع کوچک : این دوربین ها کم
حجم بوده و پرمصرف ترین نوع دوربین هاست. فیلم 135 و 126 مصرف می کنند اما
نوع 35 آن رایج تر است. عرض فیلم های 135 ، 35 میلیمتر است و برای
12،18،20،24،27،36 قطعه عکسبرداری،عرضه می شود. رایج ترین کادر آن 36×24
میلیمتر است این دوربین ها به Halffram نیز موسوم اند. در داخل محفظه ی
پلاستیکی یا فلزی موسوم به «کات» قرار می گیرند. کادر فیلم های 126 ، 245 ×
24 میلیمتر است و فقط برای دوربین های نوع پک استفاده می شود در یک طرف
سوراخ دارند و در کاستهای مخصوص قرار می گیرند. در دوربین های 135 پس از
اتمام فیلم قبل از بیرون آوردن آن باید فیلم را به وسیله اهرم برگردان فیلم
به داخل کاست کشید اما در دوربین های 120 این کار ضروت دارد. همین طور در
فیلم های 126 نیز نیازی به این کار نیست.
دوربین های مینوکس یا کارآگاهی : فیلم 110 مصرف می کنند دارای جثه کوچکی هستند و کاربرد غیر حرفه ای دارند.
دوربین های خاص:دوربین های پولاروید و دوربین های ویژه و تخصصی
دومین نوع طبقه بندی دوربین ها، بر اساس نحوه تشکیل تصویر در منظره یاب دوربین هاست.
در
منظره یاب دوربین های قطع بزرگ، تصویر به صورت واژگون چپ و راست دیده می
شود و در دوربین های قطع متوسط، تصویر چپ و راست دیده می شود و در دوربین
های قطع کوچک ،تصویر با موضوع هم جهت است.
ساختمان اصلی دوربین های عکاسی
مهمترین قسمتهای یک دوربین عبارتند از :
1- لنز
2- وسایل تنظیم که به دو بخش تنظیم نور و تنظیم فاصله تقسیم میشود.
3- منظره یاب
4- تعویض گر فیلم
5- اتاقک تاریک
6- کنتور شمارشگر فیلم
لنز
با مجهز شدن اتاقک تاریک به عدسی محدب تصویری شفافتر و روشنتر در اتاقک
تاریک به دست آمد. این مساله اهمیت لنزها را برای ایجاد تصویری واضح و روشن
در دوربین ها آشکار میسازد.
هر چند که یک عدسی می تواند تصویری نسبتا واضح ایجاد کند اما مشکلات متعد دی به وجود
می آ ورد که از آ ن جمله می توان به این موارد اشاره کرد:
1- وسط تصویر نسبت به گوشه های آن واضحتر میباشد بطوریکه گاهی کناره ها کاملا محو است.
2- تصویر دچار نوعی اعوجاج می شود بدین معنا که خطوط در مرکز تصویر مستقیمند اما با نزدیک
شدن به کناره ها هلالی ومنحی می شوند.
3-
خطاهای رنگی بسیار چشمگیر است یعنی تک عدسی قادر به بازنمائی رنگهای طبیعی
موضوع نیست. علاوه برآ ن نگهائی را که ناشی از کیفیت نا مطلوب شیشه آن است
به رنگهای موضوع می افزاید برای رفع این موارد در ساختمان لنز ترکیبی از
عدسی های مختلف بکار می رود .
بر روی دهانه لنز هر دوربین اطلاعاتی از
قبیل نام لنز نام کارخانه سازنده فاصله کانونی شدت نور یاحداکثر باز شدن
دیافراگم شماره ردیف واندازه دهانه لنز درج شده است که در شناسائی لنزها
بسیار بااهمیت است .
فاصله کانونی
شعاع های موازی نور که از بی نهایت به یک عدسی محدب می تابند در نقطه ای
پشت عدسی همدیگر را قطع می کنند. فاصله میان مرکز عدسی تا آن نقطه اصطلاحاً
فاصله کانونی عدسی نامیده می شود.
دریک لنز نیز که ترکیبی از عدسی های
مختلف است فاصله میان مرکز (محل استقرار تیغه های دیافراگم درلنز) تا محل
تشکیل تصویر واضح (سطح فیلم) را فاصله کانونی آن لنز می نامند. فاصله
کانونی را با حرف f وبر حسب میلیمتر نشان می دهند. به عنوان مثال اگر بر
روی لنزی مشاهده شد f=50m.m یعنی فاصله کانونی آن 50میلیمتر است.
قدرت روشنایی یا حد اکثر گشادی دیافراگم
قبلا اشاره شد که لنز , ترکیبی از عدسی های متعدد است . این عدسی ها به
طور طبیعی مقداری از نور را جذب می کنند در نتیجه تمام شعاع های نور که به
لنز تابیده می شوند از آن عبور نمی کنند . قدرت روشنایی عبارت است از مقدار
نوری که لنز از خود عبور میدهد .
این مقدار با اعدا خاصی مانند 1:1 ,
2/1:1 , 4/1:1 , 8/1:1 و 1:2 و غیره مشاهده میشود . روشنترین لنز 1:1 است .
یعنی در این لنز عدسی ها بسیار مرغوب به کار رفته که می تواند نقریبا تمام
نور موجود را از خود عبور دهد . هر قدر عدد بزرگتر شود لنز از روشنایی
کمتری برخوردار اشت. از طرفی قدرت روشنایی لنز با بازترین درجه دیافراگم آن
برابر است.
قدرت روشنایی لنز را می توان اینچنین محاسبه کرد :
فاصله کانونی لنز تقسیم بر قطر دهانه لنز = قدرت روشنایی لنز
یعنی اگر قطر دهانه لنزی 50 میلیمتر و فاصله کانونی آن 100 میلیمتر باشد قدرت روشنایی 2 خواهد بود ( 1:2 )
پس میتوان گفت هر چه قطر دهانه لنز بیشتر باشد قدرت روشنایی آن بیشتر است.
بطور
کلی هر لنز از چندین عدسی مختلف محدب و مقعر تشکیل شده که ترکیب آنها با
یکدیگر باعث ایجاد تصویری واضح بر روی سطح حساس فیلم (امولیسیون) خواهد شد.
محل ایجاد تصویر را سطح کانونی وحدفاصل عدسی با محل ایجاد تصویر،فاصلة کانونی عدسی میگویند.
برای
روشنتر شدن مطلب در مورد یک عدسی معمولی که برای آتش زدن کاغذ استفاده
میگردد توضیح میدهیم .برای سوزاندن کاغذ بایستی عدسی را در مقابل نور
خورشید آن قدر حرکت داد تا نور خورشید بصورت نقطهای کوچک بر روی سطح کاغذ
درآید که در این حالت بر اثر برخورد پرتوهای نوری به یکدیگر که از عدسی
گذشتهاند گرمای قابل توجهای در محل برخورد بوجود آمده که باعث سوختن کاغذ
میگردد محل برخورد پرتوهای نوری را نقطه کانونی و حد فاصل عدسی با سطح
کاغذ فاصله کانونی گفته میشود. در لنزها که چندین عدسی مختلف وجود دارد هر
عدسی دارای کانون جداگانهای است اما وقتی با هم ترکیب میشوند کانون
مشترکی پیدا میکنند که معمولاً از مرکز لنز تا حدفاصل محل ایجاد تصویر را
فاصلة کانونی آن لنز میگویند که مقدار آن بر روی حلقه جلوی لنز نوشته
میشود.
هر لنز دارای زاویه دید خاصی میباشد که قادر به جای دادن فضای
مشخصی از جلو لنز در داخل دوربین و روی فیلم خواهد بود. به نسبت بلندی و
کوتاهی فاصله کانونی، زاویه دید آن متغیر است هرچقدر فاصله کانونی لنز
کوتاهتر باشد زاویه دید لنز بازتر و هرچقدر فاصله کانونی بلندتر باشد زاویه
دید کوتاهتر خواهد بود.
انواع لنزها:
لنز نُرمال معمولی:( Normal )زاویه
دید چشم انسان حدود 140 درجه میباشد اما تمام تصاویری که در زاویه چشم
قرار میگیرند دارای وضوح کامل نیست وتنها در زاویهای در حدود 52 درجه
میتوان تصاویر را به صورت واضح میتوان دید لنز نرمال نیز زاویه دیدی شبیه
به چشم انسان دارد به همین دلیل لنز معمولی نیز گفته میشود.
لنز تله فوتو: ( Telephoto) لنز
تله از نظر شکل ظاهری طویل بوده و فاصلة کانونی بلندی دارد که دارای زاویه
دید کوتاه میباشد و تنها برای عکسبرداری از فواصل دور مثل مناظر طبیعی و
حیوانات وحشی کاربرد دارد و امکان عکسبرداری از فواصل نزدیک را ندارد.
لنز واید انگل:( Wide angle )لنز
واید از نظر شکل ظاهر از لنز نُرمال کوتاهتر بوده و دارای فاصله کانونی
کمی میباشد بنابراین دارای زاویه دید باز میباشد . این لنز در مکانهائی
که امکان عقب رفتن عکاس برای قرار گرفتن تمام سوژه مورد نظر در نمایاب
نباشد کاربرد شگرفی دارد و با استفاده از این لنز می توان فضای بیشتری را
در عکس جای داد.
لنز زوم:Zoom این لنز دارای فاصله
کانونی متغیر میباشد پس زاویه دید متغیر دارد برخی از لنزهای زوم با
زاویه دید 180-40 که فاصله کانونی آن از 40 میلیمتر درحالت زاویه باز تا
180 میلیمتر در حالت تله فوتو میباشد کاربرد ویژهای دارد به همین لحاظ در
بین عکاسان مورد استقبال بیشتری قرار گرفته است.
جدای این تقسیمبندی
لنزهای دیگری نیز هستند که کاربرد تخصصی دارند مانند لنز ماکرو که برای
عکسبرداری از اجسام بسیار کوچک کابرد دارد با یک لنز نُرمال معمولاً تا
فاصله 50 سانتیمتر امکان نزدیک شدن به سوژه میباشد اما برای عکسبردای از
اجسام کوچک مثل تمبر یا سکه فقط لنز ماکرو جوابگو خواهد بود. لنزی دیگر با
عنوان لنز چشم ماهی وجود دارد که زاویه دید بسیار وسیع دارد برخی از این
لنزها مقداری از فضای پشت دوربین هم در کادر تصویر قرار میدهند . عکس حاصل
از این لنزها به شکل دایره وار میباشد از این لنز برای ایجاد جلوههای
ویژه تصویری استفاده میگ
سری لنزهای EF کانن کانن
در طراحی محل نصب لنزهای سری EF امکاناتی بیشتر از یک محل ساده برای نصب
سریع انواع لنز روی بدنه را مد نظر داشته است. با حذف اتصالات مکانیکی و
استفاده از یک اتصال الکترونیکی بین دوربین و لنز، دوربین های کانن دارای
انعطاف پذیری بالاتری برای به کارگیری تکنولوژیها و سیستمهای جدید آینده
گشتهاند. این توانایی و انعطاف پذیری قبلا با افزایش قابل توجه در سرعت
فوکوس خودکار، افزایش عملکردها نظیر سیستمهای فوکوس خودکار در دوربین های
EOS، لنزهای دیافراگم خودکار tilt-shift (TS-E)، استفاده از موتورهای
اولتراسونیک و توسعه لنزهای دارای ثابت کننده تصویر به اثبات رسیده است.
سری لنزهای EFسیستم
محل نصب کاملا الکترونیکی هیچکدام از معایبی نظیر لرزش دوربین، نویز هنگام
کار، ساییدگی، لق زدن، نیاز به روغنکاری، پاسخ کند، کاهش دقت بخاطر کارکرد
اهرم راهانداز، یا محدودیتهای طراحی مربوط به مکانیزم اتصال برای انتقال
داده را ندارد. به علاوه عملکرد و قابلیت اطمینان لنز بسیار بالاتر رفته
است. ضمنا یک سیستم تست خودکار که از میکروکامپیوتر داخلی لنز استفاده می
کند خرابیهای احتمالی لنز را درون نمایشگر دوربین نشان می دهد و قابلیت
اطمینان لنز را بالا میبرد.
▪ بدون اینکه بخواهیم وارد جزئیات موضوع شویم ده مزیت لنزهای EF را بر میشمریم:
وسایل تنظیم نور :
وسایل تنظیم نور در دوربین های عکاسی وسایل تنظیم نور شامل پرده مسدودکننده (شاتر)، دیافراگم و نور سنج است.نقش دیافراگم در دوربین های عکاسی
وسایل تنظیم فاصله
برای به دست آوردن تصویر واضح بر حسب فاصله موجود میان موضوع و دوربین ، لازم است در فاصله لنز تا سطح فیلم تغییراتی داده شود. بر روی اغلب لنزها ، حلقه فوکوس یا واضح سازی وجود دارد که بر روی آن اعداد متراژ بر حسب فوت و متر نوشته شده و با چرخاندن این حلقه می توان تصویر را واضح کرد . دوربینهایی که به شیشه مات مجهزند به چند طریق کار تنظیم را انجام می دهند:فیلم گذاری دوربین
1 – پشت به منبع نور، فیلم را در داخل دوربین قرار دهید.طریقه صحیح به دست گرفتن دوربین
نقش فیلمها در عکاسی
پس از سالها تلاش و کوشش با شناسایی هالوژنهای نقره(برمور، کلرور و یدور نقره) انقلابی در ساختمان فیلمها ایجاد شد. هالوژنهای نقره دارای خواصی هستند که از آن جمله دو مورد زیر قابل اشاره است :طبقه بندی فیلمها :
1 – از لحاظ حساسیت به رنگ الف) فیلم های مونورکروماتیکآشنایی با خواض فیلم ها
الف) تأثیر حساسیت فیلم ها بردانه های تصویر: هر چه اندازه دانه های نقره ریزتر باشد حساسیت فیلم کمتر است بنابراین اگر فیلم های با حساسیت زیاد را بزرگ کنند دانه های شبیه به برفک بر روی تصویر نمایان می شود این دانه ها را «گرین»می نامند. عکاسی از صحنه های معماری،تبلیغاتی،صنعتی،منظره و چهره با حساسیت متوسط و حساسیت کم صورت می گیرد. اما عکاسی با فیلم های با حساسیت زیاد از صحنه هایی که بازنمایی جزئیات ظریف در آن اهمیتی ندارد، بلامانع است.فیلم های خاص
از این فیلم ها،می توان فیلم های مادون قرمز (IR )، ماورای بنفس (V.U) فیلم های پلاروید، صفحات موسوم به D.C و غیره را نام برد.انواع فیلم های عکاسی
فیلم های عکاسی ،نگاتیو( منفی) یا پوزتیو(مثبت) است و به صورت رنگی یا سیاه و سفید عرضه می شوند. فیلم های نگاتیو، تصویر را به صورت منفی ثبت می کنند. یعنی سطوح روشن را تیزه و سطوح تیره را روشن برای دیدن تصویر مطابق با واقعیت باید آنها را چاپ کرد. فیلم های نگاتیو با عبارات Negative یا For B & w Print یا For Color Print مشخص می شوند. اما فیلم های پوزتیو، مستقیماً تصویر را به صورت مثبت و منطبق با حالت طبیعی ثبت می کنند. از این دسته ،فیلم های اسلاید را می توان نام برد. فیلم های پوزتیو یا اسلاید را با پیوند Chrome که به نام فیلم افزوده می شود، مشخص می کنند. فیلم های سیاه و سفید، عموماً به وسیله پسوند Pan و فیلم های رنگی به کمک پیوند Colorمشخص می شوند. فیلم های رنگی خود نیز به دو نوع ساخته می شود:ظهور فیلم
وسایل مورد استفاده در ظهور فیلم
تاریک خانه ، تانک ظهور، قیچی، دما سنج صفر – 100، بشر، زمان سنج، گیره آویزه فیلم ، خشک کن فیلم، حوله کوچک و داروهای ظهور، توقف و ثبوت فیم . تاریک خانه مکانی کاملاًتاریک است که برای فیلم گذاری به دور قرقره تانک ظهور، از آن استفاده می شود.آماده کردن فیلم
فیلم 135 : قبل از خاموش کردن چراغ و آغاز فیلم گذاری،دقت کنید که قرقره کاملاً خشک باشد در غیر این صورت ، فیلم پیچی به دور قرقره دچار مشکل می شود. سپس زباله های ورود فیلم بر روی لبه قرقره را دقیقاً مقابل هم میزان کنید. برای اینکه فیلم گذاری با مشکلی مواجه نگردد باید قسمت زباله ابتدای فیلم که از کاست فیلم بیرون زده است. با قیچی بریده و گوشه های تیز قسمت بریده شده اندکی کوتاه شود. سر فیلم را در قسمت زبانه قرقره قرار دارده با حرکت دادن قرقره ، فیلم را به دور آن بپیچید. پس از آن انتهای فیلم را از محورش جدا کنید و قرقره را در تانک ظهور قراردهید. با بستن در پوش تانک ظهور، برای ادامه کار می توان آن را به فضای روشن انتقال داد، پیچیدن فیلم به دور قرقره باید درتاریکی کامل انجام شود. داروهای ظهور، بسیارمتنوع اند و هر یک استفاده خاصی دارند داروهای ظهور کنتراست کم،داروهای ظهور کنتراست معمولی ،داروهای ظهور کنتراست زیاد، داروها ظهور با وضوح زیاد،داروهای ظهور سریع و داروهای ظهور ریزدانه از این جمله است. عموماً تلاش می شود که فیلم ، با کنتراست و غلظت متعادل و معمولی ظهور شود. داروی ظهور، ترکیبی از چندین ماده شیمیایی است . داروی 76.D کداک پرمصرف ترین داروی ظهور نگاتیو سیاه و سفید است.عوامل مؤثر بر ظهور فیلم
حساسیت فیلم، نوع فیلم، دمای دارو، غلظت دارو، همزدن دارو و نوع داروی ظهورمرحله شستشو
بهترین روش شستشو استفاده از آب جاریست . برای این کار، شلینگ آب را در مرکز محور قرقره تانک قرار دهید بدین تریب آب جاری از پایین تانک به طرف بالا حرکت کرده از اطراف لبه تانک سرریز می شود. با این روش ، فیلم در معرض آب جاری قرار می گیرد.توصیه ها :
1 – پس از هر بار استفاده،تانکه ظهور را به دقت با آب نیم گرم بشویید.چاپ عکس
چاپ عکس در مکانی به نام لابراتور یا تاریک خانه به کمک وسایل و موادی خاص صورت می پذیرد. در تاریک خانه نتیجه نهایی تصویر به دست می آید. تاریک خانه محلی است که عکاس وقت زیادی را در آن صرف می کند، از این رو رعایت اصول اساسی در طراحی یک تاریک خانه الزامیست.مشخصات تاریک خانه
1 – پوشش دیوارها و کف تاریک خانه باید به نحوی باشد که از تجمع گرد و غبار جلوگیری کند.تجهیزات تاریک خانه
تجهیزاتی که برای راه اندازی یک تاریک خانه غیرحرفه ای لازم است عبارتند از : 1- آتتاندیسور ، 2 – کاش کاغذ ، 3 – تشتکهای مجزا برای مراحل سه گانه، ظهور، توقف و ثبوت ،4 – ظرف مدرج ،5 – لامپ مخصوص تاریک خانه ،6 – زمان سنج اگراندیسور، 7 – خشک کن کاغذ، 8 – انبر کاغذ ، 9 – کاغذ حساس عکاسی ،10 – میز کار ، 11 – قیچی برش کاغذ، 12 – سطح زباله ، 13 – حوله برای خشک کردن دست ، 14 – وسایل تنظیف فیلم و ...چاپ کنتاکت
وجود کنتاکت باعث دوام و طول عمر نگاتیوها می شود. زیرا به جای استفاده مستقیم از نگاتیو، می توان تصاویر مورد نظر را از روی کنتاکت بررسی و انتخاب کرد. در چاپ کنتاکت ، فیلم ها مستقیماً بر روی کاغذ عکاسی قرار می گیرند و به کمک آگراندیسور یا یک لامپ معمولی به آنها نور می دهند. در چاپ کنتاکت باید فیلم به صورت کاملاً مسطح بر روی سطح حساس کاغذ قرار گیرد. برای دستیابی به این هدف، از دو روش استفاده می شود:تهیه نوار آزمون
1 – روش پله ای : زیر نور قرمز تاریک خانه تکه ای از کاغذی که می خواهید عکس از روی آن چاپ کنید در کاش کنتاکت قرار داده و فیلم ها را به گونه ای درکاش کنتاکت قرار دهید که قسمت مات فیلم ها روی سطح کاغذ عکاسی قرارگیرد، با بستن کاش کنتاکت نور سفید یا نور آگراندیسور را روشن کنید و به کمک مقوا بخشی از مسیر تابش نور را بر روی کاغذ مسدود کنید و به قسمتی از کاغذ که پوشانده نشده است مقدار معینی نور بدهید. پس از ظهور، بر روی کاغذ عکاسی به صورت پله ای از تیره تا روشن چاپ شده است.طریقه ظهور عکس
کاغذ عکاسی نور داده شده با آگراندیسور را به طور یکنواخت و یکباره به نحوی که قسمت امولسیون رو به بالا باشد در محلول ظهور وارد می کنند سپس به آرامی کاغذ را به کمک انبر کاغذ تکان داده یا به آرامی تشتک را تکان می دهند . زمان ظهور کاغذهای عکاسی دست کم یک و نیم دقیقه و حداکثر 3 دقیقه است پس از پایان ظهور، گوشه کاغذ را گرفته از داروی ظهور خارج می کنند و بلافاصله در تشتک حاوی محلول توقف وارد می کنند. کاغذ در مرحله توقف باید به مدت یک دقیقه به طور ممتد و با آرامی تکان داده شود تا رسوبها و بقایای ظهور از آن جدا گردد. سپس آن را به تشتک بعدی که حاوی محلول ثبوت است وارد می کنند.زمان مناسب برای ثبوت کاغذهای عکاسی 5 تا 10 دقیقه است. محلول توقف و ثبوت فیلم و عکس تفاوتی ندارد اما مرحله ظهور آنها متفاوت است . کاغذهای عکاسی را در مرحله ثبوت به حال خود رها نسازید بلکه هر چند لحظه یک بار محلول را به هم بزنید و یا کاغذ را تکان دهید. پس از مرحله ثبوت کاغذ را حداقل 20 دقیقه با آب جاری شستشو دهید. در تهیه نوارهای آزمون زمان ثبوت 3 دقیقه و شستشوی کوتاه کافی است زیرا پس از آن از نظر آزمون استفاده ای نمی شود. عکس را از آب خارج کرده با دقت و ملایمت، رطوبت سطح آن را با پارچه ای تمیز و بدون پرز خشک کنید سپس به نحوی که تصویر به سمت بالا قرارگیرد کاغذ را در خشک کن مخصوص قراردهید.نور مخصوص تاریک خانه
یک لامپ قرمز 15 وات است که بر روی محل تشتکهای ظهور و توقف نصب می شود و حداقل 5/1 متر با سطح آنها فاصله دارد، چون هر نور قرمزی،نور مخصوص تاریک خانه نیست، برای اطمینان از ایمن بودن ،نور سفید را خاموش کرده بر روی میز محل استقرار تشتکها یک ورق کاغذ عکاسی نور ندیده قراردیهد و بر روی آن یک سکه بگذارید، کاغذ باید حداقل 15 دقیقه در معرض تابش نور قرمز قرار گیرد. سپس آن را به روش معمولی ظاهر کنید. چنانچه پس از ظهور کاغذ بین محل استقرار سکه و فضای اطراف آن تغییری دیده نشد، نور مخصوص مورد اعتماد است.تشخیص سطح حساس کاغذهای عکاسی
دارای امولسیون یا سطح حساس به نور هستند. برای تشخیص آن چند روش وجود دارد:توصیه ها
1 – به خاطر بسپارید همان گونه که گفته شد زمان ظهور کاغذ عکاسی یک و نیم دقیقه است. اگر عکس در داروی ظهور زودتر تیره شود لازم است مدت نوردهی با آگراندیسور را کمتر کرد و یا دیافراگم لنز آگراندیسور راست و به هیچ عنوان زمان ظهور را تغییر نداد.بزرگسازی عکس
از روی چاپهای کنتاکت ،فیلم مناسب برای بزرگسازی انتخاب می شود.قراردادن فیلم در کاش
تمیز کردن نگاتیور با دستمال مخصوص و یا با پارچه لطیف بدون پرز و آهار صورت می گیرد. برای این کار ، استفاده از دستمال کاغذی یا پنبه به دلیل وجود پرز در آنها مناسب نیست.درجه بزرگنمایی
کلاهک آگراندیسور را بالا و پایین ببرید تا بزرگنمایی مورد نظر عکس را به دست آورید، سپس باید تصویر را تنظیم و واضح کرد.تنظیم
دیافراگم لنز آگراندیسور را کاملاً باز کنید و با حرکت دادن دستگیره یا اهرم مخصوص واضح سازی با دقت به جزئیات ریز تصویر را تنظیم کنید. برای اطمینان از وضوح بیشتر یک یا 2 درجه دیافراگم لنز آگراندیسور را ببندید. پس از آن آگراندیسور را خاموش کرده یا فیلتر قرمز را جلوی لنز قرار دهید.تهیه نوارآزمون
کاغذ تست را باید به گونه ای تهیه کنید که سطوح روشن و تیره تصویر را در برداشته باشد و دقت شود که سطوح روشن یا تیره، در یک پله واقع نشود. زمان نور دهی بهتر است از 5 ثانیه کمتر نباشد زیرا در صورت فقدان زمان سنج آگراندیسور و اشتباه در شمارش،زمان های کوتاه دارای ضریب خطای بیشتری خواهد بود. با بستن دیافراگم، شدت نور کاهش می یابد و امکان افزایش زمان نور دهی فراهم می آید. با بازکردن دیافراگم، شدت نور افزایش می یابد و امکان کاهش زمان نوردهی فراهم می شود.نوردهی به کاغذ عکاسی
یک ورق کاغذ عکاسی را از جعبه خارج کرده سپس در آن را خوب ببندید . کاغذ را در کاش کاغذ به نحوی قراردیهد که قسمت امولسیون رو به بالا باشد. کاش کاغذ علاوه بر نگهداری کاغذ این امکان را به عکاس می دهد که حاشیه سفید دور عکسها را به وجود آورد. اگر هنگام عکسبرداری فضای زاید در کناره های تصویر ثبت شده می توان آن را به راحتی در مرحله چاپ حذف کرد و یا فقط بخشی از نگاتیو را چاپ کرد. نوردهی به کاغذ را به کمک فیلتر قرمز آگراندیسور انجام ندهید زیرا کنار زدن فیلتر باعث ایجاد لرزش خفیف آگراندیسور و محور شدن تصویر می شود. راه حل مناسبتری استفاده از زمان سنج یا کلید قطع و وصل آگراندیسور است.انواع کاغذهای عکاسی
بسیار اتفاق می افتد که هنگام عکاسی نور کمتر یا بیشتر به فیلم می رسد و باعث کمرنگ یا تیره شدن نگاتیو می شود. در مرحله ظهور نیز مسایلی مانند کم یا زیاد بودن دمای داروی ظهور ، همزدن زیاد یا کم دارو و موادی از این دست، این مشکل را به وجود می آورد.کنتراست در کاغذهای عکاسی
کاغذهای عکاسی از لحاظ کنتراست، درجه های مختلفی دارند که امکان چاپ انواع نگاتیو با کنتراستهای متفاوت را فراهم می سازد. کاغذهای عکاسی به درجه های زیر تقسیم می شود.جنس کاغذهای عکاسی
کاغذهای عکاسی، پلاستیکی یا کاغذی هستند کاغذهای پلاستیکی نیاز به زمان نوردهی کوتاهتری دارند نفوذ داروهای مختلف و رطوبت در آن بسیار کم است برای شستشو 4 دقیقه کافی است. کاغذهای پلاستیکی را نباید در خشک کن کاغذ معمولی قرارداد، زیرا بر اثر گرمای زیاد به رویه خشک کن می چسبند ،کافیست آنها را در هوای آزاد آویزان کرده یا به کمک سشوار خشک کرد. کاغذهای پلاستیکی بسیار صاف و بدون چین و چروک خشک می شوند. این کاغذها را با R.Cیا PE مشخص می کنند.سطح کاغذهای عکاسی
کاغذهای مختلف عکاسی به سه نوع براق، نیمه مات و مات تقسیم می شوند. کاغذهای مات انواع صاف، ابریشمی،مخملی و ... دارد. کاغذهای براق پلاستیکی پس از خشک شدن براق بودن خود را حفظ می کنند اما کاغذهای معمولی و براق را باید به کمک صفحه براق خشک کن برق انداخت. اگر این کاغذها به شیوه معمولی خشک شوند برای برق انداختن کاغذهای براق صفحه براق را بر روی خشک کن می گذارند و پس از گرم شدن،عکس را به حالت کاملاً مرطوب از سمت امولسیون بر روی آن قرار می دهند.پس از قراردادن عکس و بستن پوشش خشک کن بر روی پوشش دست می کشند تا رطوبت عکس به صورت یکنواخت بر سطح تصویر پخش شود و اگر صفحه براق خشک کن کثیف باشد یا اینکه عکس کاملاً خیس نباشد، سطح تصویر، یکدست و خوب براق نمی شود. کاغذهای مات،مخملی و ابریشمی براق نیستند. کاغذهای براق را می توان به دفعات ، براق یا غیربراق کرد. کاغذهای براق مخصوص چاپ عکس های با وضوح و جزئیات زیاد و کاغذهای مات، ابریشمی و مخملی برای چاپ عسک هایی که هدف نمایشی دارند استفاده می شود.رنگ کاغذهای عکاسی
رنگ لایه پوششی کاغذهای عکاسی سفید و کرم است.ابعاد کاغذهای عکاسی
10×15 برای عکس های کارت پستالی - 18×13، 21×16، 24×18 و ... استفاده عمومی دارند. برای چاپ عکس های بزرگ از کاغذهای متری استفاده می شود.روشهای کنترل در چاپ عکس
بعضی مواقع، جزئیات بخشی از نگاتیو دقیقاً بر روی عکس دیده نمی شود در چنین شرایطی هنگام نوردادن به محلهای روشن تر نور بیشتری داده می شود و یا از تابیدن نور بیشتر به محل های تیره جلوگیری از نور دهی را «داجینگ» یا سایه انداختن و نوردهی اضافی به یک قسمت را «سوزاندن» می نامند.اصول کادربندی
کادر، عامل محدود کننده عناصر تشکیل دهنده تصویر است. کادر اولین عاملی است که بیننده با آن تماس پیدا می کند اما شکل کادر نیز در بیان تصویر مؤثر است. امروزه در عکاسی از کادرها مستطیل عمودی، افقی و مربع استفاده می شود.انواع کادرها:
1 – کادرهای مستطیل افقی: اگر نقطه ای را در داخل کادر مستطیل افقی در نظر بگیریم و حرکتی برای آن تصور کنیم به نظر می رسد که می تواند به سمت چپ یا راست حرکت کند. این کادر با حالت عناصری که در امتداد خط افق گسترده شده اند،متناسب است.عوامل تعیین کادر
1 – موضوعزاویه دید را به سه دسته تقسیم می کنند:
زاویه دید از روبرو: اگر دوربین در امتداد محور چشم عکاس و عمود بر خط افق باشد زاویه دید روبرو نامیده می شود در این زاویه دید، تحریف یا اغراق در تصویر به وجود نمی آید و موضوع حالت طبیعی خود را حفظ می کند. بیشتر در عکاسی چهره، به کار می رود.تقسیمات درون کادرها
فضای حاکم بر تصویر
در هر صحنه خواه ناخواه برخی عوامل و عناصر اهمیت بیشتری دارد و بعضی کمتر. مثلاٌ در صحنه ای از یک دشت که آسمان صاف است و هر چه هست در سطح دشت توجه را جلب می کند اختصاص دادن نیمی از کادر تصویر به آسمان منطق نیست بلکه بهتر است مقدار کمی از آسمان و بقیه فضای تصویر را سطح دشت بپوشاند. در مراسم راه پیمایی عامل مهم صحنه مردم است و لزومی ندارد مثلاً فضای زیادی از آسمان در تصویر بگنجند.خط افق در تصویر
وجود خط افق در تصویری از منظرهَ، باعث ایجاد عمق و بعد در آن می شود از طرف دیگر بر جذابیت صحنه نیز خواهد افزود. هنگامی که فضای حاکم زمین است خط افقث طبعاً در بالای کادر قرار می گیرد. اگر خط افق در پایین کادر باشد سبکی و راحتی در تصویر القا می شود و نگاه بیننده توجه کمتری به پایین کادر می کند. واقع شدن خط افق در وسط کادر در صورتی است که آسمان و زمین به یک نسبت ارزش مطرح شدن داشته باشند و عموماً سکون و آرامش زیاد را تداعی می کند به شرط آنکه عوامل شلوغ و پرتحرک در عکس قرار نگیرد.برشهای نامناسب
در این شرایط راهی جز اصلاح کار به هنگام چاپ باقی نمی ماند هر چند که این کار اشکالی ندارد اما خالی از اشکال هم نیست چرا که باعث تقویت کم توجهی و بی دقتی در عکاس می شود اما وقتی عکاس با توجه به دقت کامل اجزای تصویر را کادربندی می کند حداقل از لحاظ قدرت سازماندهی تصویر، موفقتر است از طرف دیگر چاپ بخشی از نگاتیو،خواه ناخواه ازکیفیت تصویر می کاهد. برش دادن از محلهایی از تصویر انجام می گیرد که لطمه ای به بیان و زیبایی تصویر نزند. برای عسکبرداری از انسان و حیوان بهتر است برش در مقاطع مفاصل انجام نگیرد.عمق و بعد در تصویر
تصویر سطحی دو بعدی است ولی برای جذابیت بیشتر آن لازم است که درآن حجم و بعد صحنه نی زالقا شود علاوه بر تاریک روشن ، عوامل دیگر می توانند تداعی کننده حجم و بعد در تصویر باشند.نقش شاتر و دیافراگم در تصویر
دوربین مهم ترین عامل خلاقیت در عکاسی بوده که عکاسان مختلف بر مبنای ذهنیت خود به محیط پیرامون و صحنه های گوناگون در طبیعت پرداخته اند شاتر و دیافراگم از قسمتهای اصلی دوربین های عکاسی هستند که امکانات بسیار زیادی در اختیار عکاس قرارمی دهند.سرعت شاتر
شاتر زمان نوردهی به فیلم را کنترل می کند و بر عوامل متحرک موضوع نیز تأثیر دارد. سرعتهای کم شاتر،عوامل متحرک را محو و سرعتهای زیاد آن، عوامل متحرک صحنه را ثابت و بدون حرکت ثبت می کند. از قدیم ترین شیوه های القای جنبش و حرکت در عکاسی نشان دادن حالت کشیدگی عناصر متحرک در تصویر است در عکسبرداری با سرعت کم شاتر سعی شود فضاها و عناصر ثابت در صحنه از هرگونه کشیدگی و محو شدن مبرا باشد. که بهتر است برای این کار دوربین بر روی سه پایه نصب شود تا از لرزش جلوگیری شود.عوامل مؤثر بر عمق میدان وضوح در تصویر
فاصله دوربین تا موضوع
با کاهش فاصله دوربین و موضوع عمق میدان کاهش می یابد و اگر فاصله دوربین بیشتر از بی نهایت لنز باشد دیافراگم آن لنز بر عمق میدان وضوح بی تأثیر است.دکمه عمق میدان
با بستن دیافراگم و کاهش شدت نور در منظره یاب تصویر تاریکتر می شود به این علت در محیطهای کم نور نمی توان از دکمه عمق میدان استفاده کرد.جدول عمق میدان روی لنزها
اصول کار دوربین های دیجیتال
امروزه تولید کنندگان دوربین های دیجیتال سر و صدای زیادی به راه انداخته اند. گسترش روزافزون نیاز به وسایل تهیه و انتشار اطلاعات تجاری سریع، گسترش وحشتناک وب و اشتهای سیری ناپذیر آن به اطلاعات تصویری و تولید و در دسترس قرار گرفتن پرینترهای دارای کیفیت بالا دوربین های دیجیتال را به یک وسیله اغوا کننده بدل کرده است.کیفیت تصویر دوربین های دیجیتال
کیفیت تصویر یک دوربین دیجیتال به عوامل مختلفی از جمله کیفیت اپتیکی لنز و تراشه گرفتن تصویر، الگوریتم های فشرده سازی و سایر قطعات موجود در دوربین بستگی دارد. هرچند مهمترین عامل تعیین کننده کیفیت تصویر وضوح (Resolution) CCDآن است. هر چه تعداد پیکسل های آن بیشتر باشد، وضوح بیشتری دارد و بنابر جزئیات بیشتری را می تواند در تصویر ثبت نماید.آشنائی با CCD
CCD قلب دوربین های دیجیتال بوده و جای شاتر و هم فیلم را در دوربین های معمولی می گیرد. ظهور این تکنولوژی به سال 1960، زمانی که تلاش برای تولید حافظه های ارزان و در مقیاس بالا در حال انجام بود بر میگردد. در ابتدا استفاده از این تکنولوژی برای گرفتن تصویر به مخیله دانشمندانی که بر روی آن کار می کردند نیز خطور نمی کرد.آشنائی با CMOS
در سال 1998 سنسورهای CMOS بعنوان تکنولوژی ثبت تصویر جایگزین برای CCD ابداع گردید. تکنولوژی مورد استفاده در ساخت CMOS همان تکنولوژی است که در سراسر جهان برای ساخت میلیونها ریزپردازنده و حافظه مورد استفاده قرار می گیرد. از آنجا که روی این تکنولوژی کار زیادی صورت گرفته و تولید آن در حجم انبوه می باشد، ساخت چیپ های CMOS نسبت به CCD ارزانتر در می آید.تکنولوژی PIM
در سال 1998 "انجمن صنایع عکاسی" که بیشتر سازندگان دوربین های دیجیتال عضو آن هستند، یک سری استانداردها به نام رویه طراحی برای سیستم فایل دوربین DCF(Design rule for Camera File system) ارائه نمود. در این استانداردها پارامترهای رنگی تصاویر دوربین های دیجیتال که در محدوده رنگی مورد قبول در اینترنت و مانیتورهای کامپیوتر قرار داشت تعریف گردید. محدوده رنگی که برای تصاویر دوربین های دیجیتال مشخص گردید همان سیستم رنگی sRGB بود که در اواسط دهه 1990 اساس آن توسط شرکت میکروسافت و هولت پاکارد توسعه داده شده بود. استفاده از این فرمت رنگی مستلزم این بود که پس از گرفتن عکس ، رنگهای موجود در تصاویر بگونه ای توسط دوربین خلاصه و تنظیم شده تا در محدوده مشخص شده توسط این سیستم رنگی گنجانده شود.تکنولوژی X3
در سال 2002 وقتی شرکت Foveon بعد از پنج سال تحقیق و توسعه، یک سنسور تصویری جدید را که ادعا می شد قادر به رسیدن به کیفیت فیلم های 35mm است عرضه نمود، چشم انداز دوربین های دیجیتال قابل رقابت با کیفیت دوربین های فیلمی تا حد زیادی روشن گردید.در دوربین های دیجیتال معمولی فیلترهای رنگی با الگوی موزائیکی بر روی یک لایه تکی از حسگرهای نوری قرار گرفته اند. فیلترها فقط به یک طول موج از نور – قرمز، سبز یا آبی – اجازه عبور و رسیدن به پیکسل سنسور را داده و فقط یک رنگ در هر نقطه ثبت می گردد. در نتیجه سنسور تصویر فقط 50% رنگ سبز و 25% از هر کدام از رنگهای قرمز و آبی را ثبت می نماید.
این روش ایرادی ذاتی داشت که بستگی به تعداد پیکسل های روی سنسور تصویر نداشت. بعنی بهر حال چون این سنسور یک سوم رنگ ها را تشخیص می دهد، مابقی رنگها می بایست با استفاده از یک الگوریتم پیچیده و زمانبر میان یابی می شد. این کار نه تنها عملکرد دوربین را کند می سازد، بلکه باعث ایجاد رنگ مصنوعی در تصویر و از دست رفتن جزئیات تصویر می گردد. بعضی از دوربین ها برای حل مشکل مصنوعی شدن رنگها، تصویر را به طور عمدی اندکی مات می کنند.
سنسور
تصویر جدید Foveon که از نوع CMOS می باشد و از تکنولوژی انقلابی این شرکت
یعنی X3 استفاده می نماید، در هر پیکسل از سنسور سه برابر اطلاعات بیشتر
از دوربین های مدرن با تعداد پیکسلهای مساوی ثبت می نماید. سنسورهای تصویر
X3 این کار را با استفاده از سه لایه از تشخیص دهنده های نور که در سیلیکون
جاسازی شده اند انجام می دهند. لایه ها به گونه ای قرار گرفته اند تا از
این خاصیت سیلیکون که در عمقهای مختلف رنگهای متفاوتی از نور را تشخیص می
دهد استفاده نمایند. بنابر این در یک لایه رنگ قرمز ، در دیگری سبز و لایه
بعدی آبی ثبت می شود. این بدان معنی است که برای هر پیکسل در سنسورهای X3،
انباره ای (Stack) برای سه تشخیص دهنده نور وجود دارد. نتیجه سنسوری می شود
که قادر است در هر پیکسل هر سه رنگ قرمز، سبز و آبی را تشخیص دهد و در
نتیجه به عنوان اولین سنسور تصویر دیجیتال تمام رنگی دنیا معرفی گردد.
تکنولوژی
X3 شرکت Foveon نه تنها به تصاویر بهتری منجر می شود، بلکه دوربین های
بهتری را نیز به وجود خواهد آورد. درواقع، با این تکنولوژی نوع جدیدی از
دوربین ها به وجود خواهد آمد که به آرامی مرز میان دوربین های عکاسی و
فیلمبرداری را بر خواهد داشت بدون اینکه کیفیت هیچکدام از وظایف دوربین افت
نماید. چون سنسورهای تصویری X3 تمام رنگها را در هر نقطه ثبت می نماید،
این پیکسلها را می توان برای ایجاد سوپر پیکسلهای بزرگ و تمام رنگی با هم
در یک گروه قرار داد. این قابلیت که به نام (VPS:Variable Pixcel Sizing)
شناخته می شود از جمله دیگر "اولین"های عکاسی دیجیتال به حساب می آید.
با
VPS می توان سیگنالهای رسیده از یک گروه پیکسل را به گونه ای با هم ادغام
نمود که دوربین آنها را به عنوان یک داده تکی بخواند. مثلا یک سنسور تصویر
1500*2300 بیش از 3.4 میلیون پیکسل دارد. اما اگر از تکنولوژی VPS برای
گروه بندی پیکسلها در بلوک های 4*4 استفاده شود، مثل اینست که سنسور تصویر
دارای 375*575 پیکسل است که هر پیکسل 16 برابر بزرگتر از پیکسل معمولی است.
اندازه و ترکیب بندی گروه پیکسل ها متغیر است، مثلا 2*2 ، 4*4، یا 5*3 و
غیره و این گروه ها با استفاده از مدارهای پیچیده ای که با سنسورهای تصویری
X3 Foveon درآمیخته اند کنترل می شود.
گروه بندی پیکسلهای کوچکتر در
پیکسلهای بزرگتر نسبت سیگنال به نویز را زیاد می کند. این قابلیت امکان
گرفتن عکس های تمام رنگی در شرایط نور کم با نویز پایین را فراهم می آورد.
استفاده از VPS برای کاهش تعداد پیکسلهایی که باید دوربین بخواند، باعث
افزایش شرعت فریم های سنسور و در نتیجه افزایش سرعت عکس برداری در ثانیه
دوربین FPS خواهد شد. این افزایش سرعت و حساسیت منافع دیگری در بر دارد که
از آن جمله به بهبود سیستم فوکوس دوربین می توان اشاره کرد.
ضمنا VPS
امکان انتخاب مد عکاسی با کیفیت بالا یا فیلم برداری با کیفیت عالی را
فراهم کرده و اولین دوربین های دو کاره فیلم برداری – عکاسی بوجود خواهد
آمد. تا کنون دوربین ها یی که هر دو کار عکاسی و فیلم برداری را انجام می
دهند مجبورند کارایی یک بخش را فدای کیفیت بخش دیگر نمایند. مثلا عکس
دوربین های فیلم برداری کیفیت مناسبی ندارد و بالعکس فیلم گرفته شده با
دوربین های عکاسی دیجیتال تعریفی ندارد. طراحی منحصر بفرد سنسورهای تصویری
X3 Foveon امکان انجام هر دو وظیفه به نحو احسن را فراهم نموده است. دوربین
Sigam SD9 با سنسور 3.4 مگاپیکسلی اولین دوربین SLR بود که از این
تکنولوژی استفاده کرد.
مطالب بیشتر در مورد این تکنولوژی را در سایت شرکت Foveon بخوانید.
حساسیت (ISO) و نویز در عکاسی دیجیتال
شاخص ISO در دوربین دیجیتال نشانگر حساسیت حسگر دوربین نسبت به نور است.مقدار ISO کم نشانه حساسیت کم و مقدار ISO بالا معرف حساسیت زیاد است.تقریبا در تمام دوربین های دیجیتال ، چه انواع ارزان و چه انواع گرانقیمت ، با افزایش ISO کیفیت تصویر کاهش پیدا می کند. هر چه قدر حساسیت بالا تر باشد ، نویز تصویر نیز افزایش پیدا می کند.مثل رادیو که با زیاد کردن ولوم صدا نویز صدا نیز بیشتر می شود.نویز و حساسیت وابستگی زیادی به یکدیگر دارند.با افزایش حساسیت، نویزابتدا در مناطق تیره عکس و سپس در مناطقی که رنگهای نسبتا یکنواختی دارند، ظاهر می شود.
قسمتی
از تصویر فوق را انتخاب کرده ایم که اولا نسبتا در مناطق سایه دار عکس است
و ثانیا در ناحیه مرکری فوکوس بوده و طبعا توجه بیشتری را به خود جلب می
کند.
حالا اثرات تغییر ISO را در آن ناحیه بررسی می کنیم:
50 ISO
shutter speed: 1/5 aperture: f3.2
100 ISO
shutter speed: 1/10 aperture: f3.2
200 ISO
shutter speed: 1/20 aperture: f3.2
400 ISO
shutter speed: 1/40 aperture: f3.2
مشاهده
می شود که با یک مقدار ثابت دیافراگم ( 2/3) ، افزایش حساسیت منجر به
افزایش سرعت شاتر از 5/1 به 40/1 ثانیه شده است.از لحاظ عملی این موضوع
بسیار مفید است چرا که با سرعت 5/1 بایستی از سه پایه استفاده کنیم اما
وقتی ISO را به 400 می رسانیم ، می توان با سرعت 40/1 ثانیه و بدون سه پایه
عکس گرفت.اگر موضوع مورد نظر روشنتر باشد همین افزایش در سرعتهای بالاتر
شاتر رخ می دهد(مثلا از 50/1 به 500/1).
در مثال فوق با افزایش حساسیت،
میزان نویز در مناطق سایه دار عکس ، جلب توجه می کند.اما در مناطقی که نور
بیشتری دارند ، افزایش نویز کمتر است.مثل مناطقی که در حد فاصل نواحی روشن
و تاریک قرار دارند.(مربع زرد در شکل زیر).به عبارت دیگر هرچه نور بیشتر
باشد، اثر نویز کمتر خواهد بود.
100 ISO
200 ISO
ISO300
ISO400
همانگونه که مشاهده می شود ، میزان افزایش نویز در این منطقه عکس کمتر است.در این مثال مقدار ISO معادل 200 کاملا قابل استفاده است چرا که از یک سو باعث افزایش 4 برابر در سرعت شاتر شده است و از سوی دیگر کیفیت عکس نیز نسبتا خوب است. این موضوع مهم ( یعنی نویز کمتر در نواحی پر نور )در مورد عکسهایی که در نور طبیعی خورشید گرفته شوند ، بیشتر نمود پیدا میکند. در عکس زیر ،گل در نور طبیعی خورشید قرار دارد. در مورد چنین موضوعی که زیر نور طبیعی قرار دارد،میتوان بدون افزایش نویز،میزان ISO را افزایش داد و با سرعتهای بالای شاتر عکس گرفت.
100 ISO shutter speed: 1/1000 aperture: f5.6
ISO shutter speed: 1/1600 aperture: f5.6200
400 ISO shutter speed: 1/2000 aperture: f5.6
البته در این مثال خاص با ISO 400 میزان نوردهی حتی در سرعت حداکثر شاتر و کمترین مقدار دیافراگم نیز بیش از حد لازم است.
به
طور خلاصه میتوان گفت که هرچند مقادیر بالای ISO باعث افزایش نویز می
گردد،اما این امکان را به عکاس میدهد که با سرعتهای بالاتر شاتر عکس بگیرد و
این موضوع گاه بسیار مفید ولازم است.
باید به خاطر داشت که نویز، بیشتر
در مناطق تیره و نیز نواحی که رنگ یکنواخت دارند، ظاهر می شود.بنابراین
ابتدا باید موضوع مورد نظر را ارزیابی و مناطق فوق الذکر را در آن شناسایی
کنیم.سپس با تغییر کادر بندی ، این مناطق را در عکس به حداقل برسانیم و سپس
از ISO بالا استفاده نماییم.
در محیط های کم نور ،نویز واضح تر خواهد
بود و در نتیجه با افزایش ISO ، کیفیت عکس به طور قابل ملاحظه ای کاهش می
یابد.در این موارد بهتر است که با استفاده از یک سه پایه ،از سرعتهای پایین
شاتر استفاده نماییم.
و اما چند نکته:
1- در محیط
های کم نور در صورتی که از حالت اتوماتیک ISO استفاده شود،سرعت شاتر نسبت
به مقدار ISO در اولویت است.یعنی دوربین حتی الامکان سعی میکند که از
سرعتهای بالای شاتر استفاده نماید،هرچند که بعلت ISO بالا سبب کاهش کیفیت
تصویر گردد.
2- ارتباط تراز سفیدی (White Balance) و ISO : فرض کنید که
زیر نور چراغ معمولی در اتاق عکس می گیرید.تنظیم خودکار تراز سفیدی باعث
افزایش بهره کانال رنگ آبی می شود تا بر طبیعت زرد- قرمز نور چراغ غلبه
کند.در چنین محیطهای کم نوری، اگر ازISO بالا استفاده کنید، بهره کانال رنگ
آبی مجددا افزایش خواهد یافت و در تصویر حاصله رنگ آبی به طور نامناسبی
غلبه خواهد داشت. در این موارد برای غلبه بر این مشکل باید از فیلترهای
اصلاح کننده رنگ استفاده شود.
3-در مورد دوربین هایی که امکان تنظیم کنتراست دارند ، یک نکته جالب عملی در رابطه با ISO وجود دارد:
اگر
دوربین روی حالت کنتراست پایین تنظیم و جبران نوردهی(EV) 3/2+ انتخاب
شود،میتوان مقدار ISO را نصف کرد.یعنی اگر ISO مورد نیاز 200 است میتوان از
مقدار100 استفاده کرده و تصویر بهتری تهیه نمود.
نویز و کاهش آن (Noise Reduction )
هر چه سطح سنسور دوربین بیشتر باشد میزان نویز کمتر است. به همین علت دوربین های دیجیتال حرفه ای SLR ،نسبت به دوربین های معمولی،نویز کمتری تولید میکنند.سطح سنسور بعضی از دوربین های دیجیتال SLR تقریبا 4 برابر دوربین های معمولی است.بنابراین در دوربینی مانند Canon EOS 1D که برای عکاسی از صحنه های پر تحرک ورزشی نیز استفاده می شود، انتخاب ISO بالا دیگر یک موضوع کم مصرف نیست.در این دوربین محدوده انتخاب ISO بین 100 تا 1600 میتواند باشد.اما نرم افزارهای اختصاصی کاهنده نویز ، از تکنولوژیهای پیشرفته و جدیدی استفاده می کنند تا ضمن حفظ دقت و جزئیات تصویر ، حداکثر کاهش نویز را اعمال کنند.مثلا نرم افزار Noise Ninja(شکل فوق) از یک الگوریتم پیشرفته ریاضی استفاده میکند تا تصویر را به صورت طیف فرکانسی 3 بعدی تحلیل نماید و امکان شناسایی دقیق و در نتیجه حذف نویز ها در فرکانسها و کانالهای رنگی مختلف فراهم شود.
مشخصات دوربین های دیجیتال
امکانات عکسبرداریدوربین
های دیجیتال معمولی از CCD با فیلتر سه رنگ اصلی استفاده می نمایند و
رنگها با توجه به شدت هر کدام از رنگهای قرمز-سبز و آبی بازسازی می شوند که
همانند بازسازی رنگها در مانیتورها یا تلویزیونهای معمولی است. بهر حال
مشخصات این سیستمها با مکانیزمی که چشم انسان رنگها را تشخیص می دهد متفاوت
می باشد. بنابر این اختلافهایی در رنگهای بازسازی شده نسبت به آنچه که چشم
انسان می بیند ایجاد می گردد.
در CCD با فیلتر 4 رنگ، یک فیلتر با رنگ
سبز یشمی به فیلترهای استاندارد سه رنگ RGB اضافه شده است که باعث گردیده
که مشکلات موجود در بازسازی رنگها تا حد زیادی کم شده و تصاویری واقعی تر
به دست آید.
علاوه بر توسعه فیلتر 4 رنگ، یک پردازنده جدید تصویر برای
این سنسور توسعه داده شده است. با این پردازنده، هر کدام از سیگنالهای
دریافت شده از 4 رنگ برای تولید سه رنگ اصلی نزدیک به دید انسان بااستفاده
از محاسبات ماتریسی پردازش می شود. به علاوه برای کاهش مصرف انرژی تا 30%
کمتر مدیریت کارآمدی بر روی پردازنده صورت گرفته که انجام عملیاتی نظیر
عکسبرداری سرعت بالا و نمایش سریع تصاویر گرفته شده و همچنین بیشتر عملیات
مرسوم دوربین های دیجیتال را بهبود بخشیده است.
با ترکیب CCD جدید با فیلتر 4 رنگ و پردازنده جدید، خطاهای بازسازی رنگها به نصف تقلیل یافته است.
بازسازی تصویر با استفاده از تکنولوژی مرسوم
بازسازی تصویر با تکنولوژی جدید
سونی قصد دارد ازاین CCD و پردازنده در دوربین های اینده خود استفاده نماید. هم اکنون این تکنولوژی در دوربین Sony DSC-F828 استفاده شده است.
اتصالات دوربین های دیجیتال
بغیر از استفاده از حافظه های قابل تعویض، اکنون دوربین های دیجیتال به منظور انتقال تصاویر به کامپیوتر قابلیت اتصال به کامپیوتر را دارا می باشند. تا اواخر دهه 1990 انتقال داده ها به کامپیوتر از طریق کابل سریال RS-232 که دارای حداکثر سرعت 115Kbit/s می باشد، انجام می شد. بهر حال، بعد از اینکه استفاده از پورت USB مرسوم شد، بیشتر سازندگان دوربین های خود را به همراه سیم اتصال و درایورهای لازم ارائه نمودند. در گذشته در بعضی از مدلهای حرفه ای اتصال از طریق کارت SCSI پرسرعت برقرار می شد. ولی بعدها FireWire روش مرسوم در اتصال این دوربین ها گردید.مقایسه عکس دیجیتال با عکس نگاتیو
هر چند دوربین های دیجیتالی در سالهای اخیر گامهای بلندی را برداشته اند و انعطاف پذیری بسیاری را در عکاسی بوجود آورده اند، ولی هنوز وقتی بحث کیفیت عکس می شود، راه درازی را برای رسیدن به کیفیت دوربین های فیلمی پیش رو دارند. بهر حال از انجا که این بحث به مقایسه بین دو تکنولوژی بسیار متفاوت مربوط می شود، ارزش دارد که دقیقتر بررسی شود.صادرات در عکاسی دیجیتال!
سالها پیش، هنگامی که میخواستم گواهینامه رانندگی بگیرم، مربی، سلسله مراحلی را که قبل از شروع رانندگی باید چک میکردم، به صورت یک کلمه اختصاری در آورده بود تا بهتر در خاطرم بماند. آن کلمه، "صادرات" بود که بایستی به ترتیب وضعیت صندلی، آینه، دنده و... را بررسی میکردم.اما
از هنگامی که عکاسی دیجیتال میکنم، بارها پیش آمده است که، بعد از گرفتن
کلی عکس متوجه شدهام که ایزو نامناسب بوده است و یا از مد مناسب عکاسی
استفاده نکردهام و یا حتی فرمت مورد نظرم را انتخاب نکردهام. بیشتر این
اشتباهات هنگامی پیش میاید که در پروژه قبلی تنظیمات دوربین را تغییر
دادهام و این مساله را بعدا فراموش کردم.
هرچند امروزه در برخی دوربینها، امکان ذخیره کردن یکسری تنظیمات، وجود دارد اما بازهم بررسی موردی مفیدتر است.
اما چه موارد مهمی را باید قبل از شروع عکاسی بررسی و تنظیم کنیم:
- ایزو
- وایت بالانس ( حتی اگر RAW میگیریم)
- فرمت ( JPEG یا RAW)
- مد عکاسی ( Aperture Priority ، Shutter Priority و...)
- اخطار هایلایت (Highlight warning)
- جبران نوردهی
- فوکوس ( انتخاب نوع فوکوس و نیز تنظیم نقطه فوکوس)
- نورسنجی (متوسط، مرکزی، نقطهای)
البته
در دوربینهای مختلف، قضیه متفاوت است. مثلا در برخی دوربین ها در ویزور،
مقدار ISO دیده نمیشود و در برخی دیگر نمایش داده میشود. در برخی
دوربینها وضعیت برخی از این متغیرها در نمایشگر بالای دوربین و یا نمایشگر
مجزای پایین LCD دیده میشود و کار را راحتتر می کند. برای اینکه به طور
سیستماتیک همه این متغیرها را بررسی کنید، میتوانید با حروف اول اینها،
یک کلمه درست کنید و آن را به خاطر بسپارید. مثلا فوماجافن= فرمت + وایت
بالانس + مد + ایزو+ جبران + اخطار هایلایت + فوکوس + نورسنجی !!
عکاسى
زبان است. زبانى تصویرى که واژگان، قواعد و دستورات خاص خودش را دارد.
آشنائى با این زبان و تبحر در استفاده از آن به شما این امکان را مىدهد که
از طریق تصویر با بیننده عکس ارتباط برقرار کنید. به همین دلیل است که
مىگویند عکس خوب عکسى است که در ذهن بیننده احساس یا فکرى ایجاد کند.
براى ایجاد فکر یا احساسى در ذهن بیننده لازم است ما حرف روشن و گیرائى
براى گفتن در عکس مان داشته باشیم. جهان اطراف ما پر است از موضوعات جالب
براى عکاسى. براى انتخاب یک موضوع از این میان باید از ذهن خود کمک بگیریم.
پیش از گرفتن عکس، از خودمان بپرسیم موضوع آن چیست و چه جنبه هائى از
موضوع را مى خواهیم پوشش دهیم. گاهى با قدم زدن در یک محل و نگاه کردن دقیق
به اطراف مان مى توانیم سوژه هاى مهم و گیرائى براى عکس هایمان پیدا کنیم.
گاهى هم مى خواهیم گزارشى مصور درباره ی موضوعى تهیه کنیم که لازم است از
جنبه هاى مختلف پوشش داده شود. در این درس، هدف ما بیشتر نوع دوم عکاسى است
یعنى عکاسى براى گزارشگرى یا بیان داستان.
به عنوان مثال فرض کنیم مى
خواهیم گزارشى مصور از یک کلاس موسیقى کودکان تهیه کنیم. گزارش ما لازم است
ساختمان مدرسه، کلاس موسیقى، معلم ها، شاگردها، سازها و نت هاى موسیقى را
پوشش دهد. تمرکز گزارش بر جثه ی بچه ها، رابطه ی آنها با ساز و با معلم
خواهد بود.
در این مرحله فهمیده ایم که موضوع گزارش ما و تاکید آن بر
چیست. حالا که روشن شده حرفى که براى گفتن داریم چیست، نوبت آنست که فکر
کنیم چکونه باید آن را بیان کنیم که روشن و گیرا باشد.
ایجاد عکس روشن و
گیرا کار آسانى نیست. شبیه یک سخنرانى موفق است که حضار هم متوجه منظور
سخنران بشوند و هم تا آخر و با دقت به آن گوش بدهند و کسل نشوند. لازمه اش
اینست که از پیش ببینیم، آماده باشیم و با حضور ذهن کار کنیم.
یک
بازبینى اولیه از محلى که قرار است در آن عکس بگیریم به ما در انتخاب
دوربین، عدسى و وسائل نورپردازى کمک مى کند. در مثال مدرسه موسیقى کودکان،
با بازبینى محل مدرسه از جمله پى مى بریم که کلاس موسیقى کوچک و کم نور
است. براى عکاسى در محل کوچک لازم است از عدسى اى که میدان دید وسیع داشته
باشد استفاده کنیم. به این عدسى ها در زبان انگلیسى Wide Angle مى گویند.
در بخش عدسى ها بیشتر در این مورد توضیح خواهیم داد. با این عدسى مى شود
مطلب بیشترى را در عکس گنجاند. به موضوع عکس هم مىشود نزدیک تر شد.
کم
نور بودن کلاس هم راه حل دارد. با توجه به این نکته که مى خواهیم تا آنجا
که مى شود از فلاش استفاده نکنیم، بهتر است یک روز آفتابى براى عکاسى برویم
تا از نور طبیعى که از پنجره کلاس به درون مى تابد بهره ببریم. بردن چراغ
دستى پرنور که بتواند در گوشه ی کلاس جاى بگیرد و با تابیدن به دیوار به ما
نور غیر مستقیم و ملایمى بدهد اقدام هوشمندانه اى خواهد بود. این نور غیر
مستقیم سایه ها را در عکس ما ملایم تر خواهد کرد. یک سه پایه ی عکاسى سبک و
کوچک هم همیشه به کار مى آید.
اگر از دوربین دیجیتال استفاده مى کنیم لازم است:
باطرى هاى دوربین شارژ شده باشند.
کارت حافظه ی دوربین (Flash Card) پاک شده و جاى کافى براى تعداد زیادى عکس داشته باشد.
با برنامه ی کار دوربین آشنا باشیم و آن را براى شرایط خاص محل و نوع عکاسى اى که در نظر داریم تنظیم کنیم.
وقتى با دوربین، وسیله ی نورپردازى و سه پایه به محل رسیدیم خیلى زود
اطراف ما شلوغ خواهد شد. براى اینکه چیزى از قلم نیافتد خوبست از پیش
فهرستى تهیه کنیم از موضوع هائى که باید حتماً در گزارش از آن ها عکس داشته
باشیم.
وقتى در مقابل کلاس مى ایستیم، ذهن ما به چشم هایمان دستور مى
دهد چه چیزهایى را به دقت ببیند و از چه نکاتى سرسرى بگذرد. دوربین عکاسى
اما چنین قدرتى ندارد و براى اینکه عکس هاى خوبى بگیرد محتاج ذهن عکاس است.
وقتى به صفحه ی دوربین عکاسى نگاه مى کنید، مراقب باشید تنها آنچه براى
بیان موضوع لازم است در این صفحه جاى گرفته و مطالب نالازم از آن حذف شوند.
براى کنترل اینکه چه چیزى در کادر عکس شما جاى بگیرد و کدام حذف شود مى
توانید:
به سوژهی عکس نزدیک یا از آن دور شوید.
جاى دوربین را عوض کنید.
جاى سوژه عکس را تغییر بدهید.
زاویه دید دوربین را تغییر بدهید.
صفحه ی دوربین را مى توانیم با بوم نقاشى مقایسه کنیم. همانطور که نقاش
مسئول اجراى نقاشى است و براى اضافه کردن هر عنصرى به اثر هنرى اش باید فکر
کند، عکاس هم باید اجزاى عکس را با دقت انتخاب کند.
عکسى که مطلبش را روشن و زیبا بیان کند همان عکسى است که در ذهن بیننده ایجاد فکر یا حسى خواهد کرد.
براى تهیه گزارش کلاس عکاسى بچه ها ما به تصاویر زیر احتیاج خواهیم داشت:
نماهاى کلى از ساختمان مدرسه، کلاس ها از بیرون و نماهاى عمومى از کل فضا
نماهاى متوسط از معلم ها و شاگردها
نماهاى درشت از سازها
شاگردها در حال ساز زدن، خواندن یا بازى کردن
عکس هائى که رابطه ی شاگردها را با هم و با معلم نشان دهند.
براى خلق هر یک از عکس هاى بالا لازم است به نکات زیر توجه کنیم:
عکاسى براى گزارشگرى تصویرى یا چندرسانه اى از نظر زیبائى شناسى تفاوتى با
عکاسى هاى دیگر ندارد. اما در این نوع عکاسى از عکس بیشتر به صورت کلماتى
که در کنار هم داستانى را بازگو مى کنند استفاده مى شود در حالى که در
عکاسى هاى شخصی تر، عکس مى تواند پیام یا فکر عکاس را به تنهائى بیان کند.
در عکاسى گزارشگر، هر عکسى وجهى از موضوع را گزارش مى کند و به بیننده
اطلاعات تازه اى مى دهد.
(( اصول عکاسی ))
از
عنوان این نوشته بر میآید که مطالبی مناسب برای تازه کارها و یا عکاسان
تفننی در بر داشته باشد. اما کسانی که دائما با دوربین و عکاسی سر و کار
دارند نیز ممکن است بعضی وقتها با خواندن مطالبی که مدتها است در گذشت ایام
از یاد بردهاند چیزی برای یادآوری و یا حتی یاد گرفتن بیابند. کسانی که
در هر سال هزاران عکس میگیرند این مطالب بطور تجربی ملکه ذهنشان شده است،
ولی خیلیها برای به خاطر آوردن و بکار بردن این موضوعات باید فسفر زیادی
بسوزانند!!
بیشتر
عکس هایی که ما میگیریم برههای از زندگی ما و اطرافمان را ثبت میکند.
برای این که این عکسها دارای روح باشند و به بهترین وجه منظور ما را
برسانند نیاز داریم که قوانین اولیهای را رعایت نماییم و ضمنا به دانشی
کامل در مورد توانائیها و محدودیتهای دوربینی که با آن کار میکنیم نیاز
خواهیم داشت.
همه
این مقدمات و بازار گرمیها برای این بود که بگویم در اینجا ایدههایی برای
بهبود عکسها عنوان شده که در دوبخش شناخت دوربین و بخش اشاراتی به ترکیب
بندی دسته بندی شده است.
بخش اول – شناخت دوربین
بیشتر دوربینهای دیجیتال با استثنائاتی دارای عملکرد سادهای میباشند. مطالعه دفترچه راهنما آنها میتواند مفید و حاوی نکات سودمندی باشد. راه بهتر این است که در حین خواندن دفترچه نکات گفته شده را بطور تجربی روی دوربین آزمایش نمایید. از کار کردن با دوربین نترسید، بدترین اتفاقی که ممکن است برای دوربینتان بیفتد این است که باتری آن تمام شود و مجبور به شارژ مجدد آن شوید. دوربینهای دیجیتال برای آموختن عکاسی از راه تجربه واقعا عالی هستند. نه فیلمی مصرف میکنند و نه اینکه برای دیدن نتنیجه مجبور به منتظر ماندن برای چاپ عکس هستید. یادگیری کار کردن با دوربین نیمی از لذت داشتن آن است. در اینجا بعضی از مطالبی را که باید برای تجربه کردن و مطالعه مد نظر داشته باشید لیست کردهام.رزولوشن و فشرده سازی
یک دوربین دیجیتال بهترین تصویرش را در بالاترین رزولوشن و کمترین فشرده سازیاش میگیرد. هر چند در زمان استفاده فرمتهای غیر فشرده زمان زیادی برای ضبط شدن روی حافظه دوربین میبرد و ضمنا فایل بسیار بزرگی تولید میشود که بزودی حافظه دوربین شما را خواهد بلعید. بخاطر همین فرمت JPEG با کمترین فشردگی را برای عکاسیهای روزمره توصیه میکنیم. در این فرمت عکسها زمان کمتری برای ضبط شدن میگیرد و نتیجه نهایی نیز تقریبا با فرمت غیر فشرده قابل تشخیص نیست. متاسفانه بیشتر دوربین ها دارای حافظه کافی برای عکاسی نیستند و بعداز خرید دوربین حتما باید به فکر یک حافظه بالاتر باشید.مدهای فلاش و تاثیر پذیری فلاش
بیشتر دوربینهای دیجیتال برای فلاش از تنظیم خودکار استفاده می کنند. اگر نورسنج دوربین تشخیص دهد که نور محیط برای عکاسی کافی نیست دوربین فلاش را روشن میکند. باید بدانید که این گزینه همیشه بهترین انتخاب نیست. د راینجا مثالهایی برای برد فلاش آورده شده که به شما کمک میکند که بدانید در هر شرایطی چکار کنید:مدهای برنامه ریزی شده
اگر دوربین شما دارای مدهای برنامه ریزی شده و یا اولیتهای شاتر و دیافراگم می باشد استفاده صحیح از آنها را یاد بگیرید.کنترلهای ویژه
بیشتر دوربینها دارای کنترلها و گزینههای اضافی هستند. مهمترین این کنترلها عبارتند از:بخش دوم- موارد مهم در ترکیب بندی
یک ترکیب بندی خوب با اصول اولیه آن شروع میشود. قرار دادن درست سوژه در کادر حیاتی است و یکسری قوانین ساده می تواند کمک زیادی در این مورد نماید. بسته به این که سوژه یک منظره ، یک شخص یا شئ و یا اینکه کادر افقی یا عمودی است، ترکیب بندی فرق می کند. در بعضی شرایط باید به بعضی از قوانین ترکیب بندی کمتر و در بعضی موارد بیشترتوجه کرد.نقطه فوکوس
نقطه فوکوس عکس بسیار مهم است: